زمان تقریبی مطالعه: 4 دقیقه
 

اهانت به جهنمیان (قرآن)





برخورد اهانت آمیز خداوند با جهنمیان در قیامت از آیات زیر استفاده می شود.


۱ - تحقیر اهل جهنم



قال اخسـوا فیها ولاتکلمون. راغب در مفردات می‌گوید: " خسات الکلب فخسا" معنایش این است که سگ را از روی اهانت چخ کردم، رفت و در گوشه‌ای نشست، و عرب وقتی می‌خواهد به سگ بگوید: چخ، می‌گوید: " اخسا" و بنا به گفته راغب، در کلام استعاره کنایه‌ای به کار رفته، و مراد از این کلام زجر و چخ کردن اهل جهنم و قطع کلام ایشان است. («اخسئوا» واژه‌ای است که برای دور کردن سگ به کار می‌رود.)

۲ - گفتگوی خدا با اهل جهنم



آیات مورد بحث گوشه‌ای از گفتگوی پروردگار را با آنها بازگو می‌کند نخست اینکه خداوند آنها را با این سخن عتاب آمیز مخاطب ساخته می‌گوید: " آیا آیات من بر شما خوانده نمی‌شد و شما آن را تکذیب می‌کردید"؟ (ا لم تکن آیاتی تتلی علیکم فکنتم بها تکذبون).
آیا به اندازه کافی آیات و دلائل روشن وسیله پیامبرانم برای شما نفرستادم آیا اتمام حجت به شما نکردم و شما پیوسته راه انکار و تکذیب را پیش می‌گرفتید!.
مخصوصا با توجه به جمله" تتلی" و" تکذبون" که هر دو فعل مضارع است و دلیل بر استمرار، روشن می‌شود که تلاوت آیات الهی بر آنها تداوم داشته همانگونه که تکذیب آنها در برابر این آیات! آنها در پاسخ این سؤال اعتراف می‌کنند و" می‌گویند: آری چنین است‌ای پروردگار ما! ولی شقاوت و بدبختی ما، بر ما چیره شد، و ما قوم گمراهی بودیم (قالوا ربنا غلبت علینا شقوتنا و کنا قوما ضالین). " شقوة" و" شقاوة" ضد سعادت است، و به معنی فراهم بودن اسباب گرفتاری و مجازات و بلا است، و به تعبیر دیگر شر و آفتی است که دامان انسان را می‌گیرد در حالی که سعادت به معنی فراهم بودن اسباب نعمت و نیکی است، و در هر حال هر دو (شقاوت و سعادت) چیزی جز نتیجه اعمال و گفتار و نیات ما نمی‌باشد، و اعتقاد به اینکه سعادت و شقاوت یک امر ذاتی است که همراه انسان متولد می‌شود پنداری بیش نیست که بر خلاف دعوت همه انبیاء و تلاشهای همه راهنمایان و معلمان بشر است، پنداری است که برای فرار از زیر بار مسئولیتها و توجیه اعمال خلاف و تبهکاریها درست شده، یا برای تفسیر موارد ناآگاهیها. بر این اساس گنهکاران دوزخی صریحا اعتراف می‌کنند که از ناحیه خداوند اتمام حجت شد اما ما به دست خودمان وسائل بدبختیمان را فراهم ساختیم و معترفیم که قوم گمراهی بودیم. شاید با این اعترافات می‌خواهند جلب رحمت پروردگار کنند لذا بلا فاصله اضافه می‌کنند: " پروردگارا! ما را از این آتش بیرون ببر" و به دنیا باز گردان تا عمل صالح انجام دهیم (ربنا اخرجنا منها). " هر گاه بار دیگر برنامه‌های سابق را تکرار کردیم ما قطعا ستمگریم" و شایسته عفو تو نخواهیم بود (فان عدنا فانا ظالمون). آنها این سخن را در حالی می‌گویند که گویی از این واقعیت بیخبرند که سرای آخرت دار جزا است نه عمل، و باز گشت به دنیا دیگر امکان پذیر نیست. به همین دلیل با قاطعیت تمام به آنها پاسخ داده" خداوند می‌گوید: دور شوید و هم چنان در دوزخ بمانید، خاموش شوید و با من سخن مگویید"! (قال اخسؤا فیها و لا تکلمون). جمله" اخسئوا" که به صورت فعل امر است معمولا برای دور کردن سگ به کار می‌رود، و هر گاه در مورد انسانی گفته شود به معنی پستی او و مستحق مجازات بودن است.

۳ - پانویس


 
۱. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۱۰۸.    
۲. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۵، ص۱۰۱-۱۰۲.    
۳. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۱۴۸.    
۴. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۱۰۵.    
۵. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۱۰۶.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۳۳۷-۳۳۹.    


۴ - منبع



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۵، ص۳۲۵، برگرفته از مقاله «اهانت به جهنمیان».    


رده‌های این صفحه : اهانت | جهنم | موضوعات قرآنی




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.